سلطان قلبم باران جانسلطان قلبم باران جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره
عزیز دلم آرمان جانعزیز دلم آرمان جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

سلطان قلب ها

وضعیت من در روزهای ابتدایی دی 92

1392/10/6 20:51
نویسنده : میم مثل مادر
454 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام جوجو من

خوبی عزیزم؟

آلان که دارم این مطلب را می نویسم دارم وارد هفته 15 میشم.دکترم قبلی خودم را از بین دو دکتری که مدتی پیششون ویزیت میشدم انتخاب کردم و تا حالا 3 بار پیشش رفتم.خدا را شکر مشکل خاصی ندارم.مشکل کم خوابیم کم کم داره بهتر میشه.2 روز هستش که مکمل Multi Prenatal  را دارم مصرف میکنم.14 دی هم باید برای غربالگری هفته 16 به آزمایشگاه مراجعه کنم.کم کم داری در ظاهرم خودنمایی میکنی و تعدادی از آشنایان و همکارام متوجه شدند که البته یواش یواش خودم بهشون گفتم.تو مصرف چربی و نمک تا میتونم مراعات میکنم ولی دیگه پیش دکتر تغذیه نرفتم و برنامش را ادامه ندادم.پدر هم با دیدن تغییرات من هیجان زده است و کم کم اشاراتی هم به آرمان در مورد شما کردم.داریم نقشه هایی که برای شما داریم و اینکه چی میخواهیم برات تهیه کنیم فکر و ذهنمون را پر کرده.گرچه جنسیتت برام فرقی نداره ولی خیلی دوست داشتم که با دونستنش برای خریدت با آمادگی جلو برم.فقط 2 روز کاری مونده که اون هم روزهای امتحانی هستش و از ترم آینده خونه هستم.تا حالا 1.5 کیلو اضافه وزن داشتم و فشارم هم خوب بوده.دختر خاله روژین منتظر اومدنت هستش و بقیه و اطرافیان من هم اول نگران وضعیت من هستند و بعد در انتظار اومدنت هستند.تنها مورد اینکه خانواده پدر هنوز اطلاع ندارند و گذاشتیم تا جنسیتت مشخص بشه بعد بهشون بگیم.شاید همه به نوعی انتظار دخملی خوشگل را میکشند.خدا هرچی صلاح بدونه همون میشه.مواظبت هستم عزیزکم.به خدا می سپارمت.

نوشته شده در 6 دی ماه 92.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)