سلطان قلبم باران جانسلطان قلبم باران جان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
عزیز دلم آرمان جانعزیز دلم آرمان جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

سلطان قلب ها

خداحافظی با دنیای جنینی نزدیکه

سلام دیگه کمتر از 72 ساعت مونده به ورود دخملی.آخر با کلی جلو و عقب شدن زمان زایمان رضایت داده شد برای ورود شما در روز جمعه 16 خرداد ماه.این تاریخ از 6 خرداد به 13 خرداد و نهایتا با مشورت من و پدر به 16 خرداد افتاد.خیلی دلشوره دارم و فقط در حال استراحتم.گرچه تکونهای دستای کوچولوت در پایین ترین قسمت بدن من کاملا حس میشه و کمی هم اذیت می کنه ولی منتظرت باقی می مونیم.8 خرداد به خاطر مشکلی که خودم حس کردم به بیمارستان مراجعه کردیم و مجبور به سونو اجباری شدم که دکتر مربوطه عکسی از صورت ماهت گرفت که مدام در حال جلو و عقب کردن لبهات بودی و از اونجایی که پدر و برادرت هم در اتاق سونو بودند هیجانمون خانوادگی بود.جالبیش به اینجاست ...
13 خرداد 1393

معرفی داداشی

سلام گلم چند روزی بیشتر به در آغوش کشیدنت نمونده.این روزها خیلی سنگین شدم و گاهی زود از کوره در میرم و پای راستم ورم کرده و حرکت کردنم خیلی کند شده.ترجیح میدم بیشتر تو خونه باشم یا تو ماشین کمی دور بزنیم.کارهام تموم شده و فقط مونده شما بیای.البته کمی هم دلشوره دارم که شرایط چطور پیش میره. اما حالا معرفی داداشی     تو این مطالب خواستم آدرس وبلاگ داداشی آرمان را برات بذارم. این داداش آرمان هستش که 5 سال و 8 ماهشه و امسال اگه خدا بخواد میره کلاس اول. خیلی منتظر شماست و همش میاد شما را بوس میکنه و البته منتظر جایزه ای که ما بهش قول دادیم که شما براش از پیش خدا میا...
4 خرداد 1393

ماجرای انتخاب اسم دخملم

سلام به روی ماهت عزیزکم انتخاب اسم از اون کارهای مشکل و مهمی هستش که در دینمون هم بهش بسیار سفارش شده و همه مادرها و پدرها هر اسمی که برای اولادشون انتخاب میکنند زیباترین هستش حتی اگر خیلی دیگه اون را نپسندند.انتخاب اسم یک امر سلیقه ای و بیشتر اوقات بخاطر تفکرات و نظرات  پدر و مادرها که دلیلی برای اون دارند انتخاب میشه.بعضی اسامی گلها...سیاره ها....اسامی باستانی و تاریخی و مذهبی را دوست دارند.ما هم از این امر مستثنی نیستیم.البته ما بخاطر داشتن فرزند قبلی میتونیم اسم شما را با اون هماهنگ کنیم.من خودم اسامی که دارای معنایی روی خودشون هستند را می پسندم و البته در انتخاب اسم به سابقه ذهنیم هم رجوع می کنم که آیا در قدیم بین همکلا...
25 ارديبهشت 1393

وقت دیدار نزدیک است

سلام عزیزم روزها داره به سرعت می گذره و شمارش معکوس آغاز شده.گرچه من از ابتدا تا یکماه پیش هیچ مشکل جسمی که ناشی از تغییراتم باشه نداشتم ولی از یکماه پیش احساس میکنم قدرتم کمتر و سیستم دفاعی بدنم ضعیفتر شده.سعی می کنم تقریبا مثل گذشته باشم که تا حدودی از خودم راضیم.از اواسط نوروز به بعد که دچار سرما خوردگی شدیدی شدم که هنوز اثراتش باقیه البته مراحل آخر خودش را طی میکنه.گوش درد شدیدی که سه شب را برام کابوس کرد و بعد از معاینه 2 دکتر خبر از گرفتگی گوشهام داده شد که روز گذشته اونها را خالی کردم.دندان درد شدیدی که یک هفته است شبها به سراغم میاد و دقایقی آمان از جانم میگیره و خوب میشه و اصلا معلوم نیست کدوم بخش از دندونهام درد میکنه.دکتر...
8 ارديبهشت 1393

همسفران باردار من در میان اقوام و دوستان

سلام فرزندم هنوز اسمی را برات مشخص نکردیم و فعلا در مرحله انتخاب و تفاهم ما بین اسامی هستیم.در این میان هر از گاهی خبر بارداری در میان خانمهای اقوام و دوستان به گوشم میرسه.اولین خبر بارداری مربوط به س.... خواهر شوهر خواهرم هستش که بچه اولشونه  و خیلی هم ناراحتی کشید تا بچه موند.... انگار بچشون پسره ... زمان زایمانش 2 هفته ای دیرتر از شما هستش.بعد خبر بارداری ش....دختر نسرین خانم در تبریز بود که خاله بهم داد که اون هم در خرداد ماه هستش و اون هم خیلی اذیت شد تا بچه موند و مال اون هم دختره ....اونها هم بچه اولشونه.بعد از اینها خبر بارداری عروسهای افسانه جون را از خواهرم شنیدم که عروس کوچیکه که بچه اولشه به تازگی معلوم شد...
1 ارديبهشت 1393

100 روز مانده به تولدت دخترم که هنوز اسمی براش انتخاب نکردیم

سلام دخمل مامان دقیقا امروز یعنی 21 اسفند 92 صد روز مانده تا در آغوش کشیدنت.البته این برای تاریخی هستش که شما می تونستی طبیعی قدم به این دنیا بزاری ولی از اونجاییکه این موجود دوپا (انسان) دست تو تمام کارهای خلقت خدا زده شاید این زمان کمتر هم بشه.اما فعلا من روی 100 روز حساب کردم. نمایی از وضعیت شما در این  تاریخ اما از اسم.... که من و پدر با وجود داشتن یک پسر عزیز به اسم آرمان در تلاش برای انتخاب اسم هستیم.من خودم خیلی دوست دارم که اسم شما مثل اسم آرمان دارای معنایی روی خودش باشه و نیازی به معنا کردن نداشته باشه.اسم و فامیل خودم طوری بود که همیشه باید اگر کسی علاقه داشت و میپرسید معناش می کردم  و من ا...
21 اسفند 1392

هفته 25 بارداری

سلام فسقل مامان.در طول روز و شب خوب داری دست و پاهات را باز میکنی و کش و قوس خوبی به خودن میدی.همه چیز خدا را شکر خوبه و من سنگینتر شدم ولی هنوز خودم را از تب و تاب نمی اندازم.زمان زایمان را فعلا خانم دکتر برای 20 خرداد 93 مشخص کرده البته اولش 22 خرداد بود...فعلا در مورد زمان نمیشه قطعی چیزی گفت.بعد از عید باید برم آزمایش تست قند خون بدم تا میزان قند خونم مشخص بشه تا خدایی نکرده زیاد نباشه که البته مطمین هستم زیاد نیست.خاله سهیلا خیلی منتظر امدن شماست و همش از یک دختر ناز با موهای لخت حرف میزنه که من ته دلم اصلا دلم نمیخواد شما هم مثل آرمان موهای لختی داشته باشی و بیشتر دوست دارم موهات فرفری باشه مثل بچگیهای خودم اما چه میشه...
19 اسفند 1392

هفته 22 بارداری

سلام جوجو مامان شب و روزم شده فکر کردن به تو ....تمام فکرم را در لحظاتی که تنهام پر کردی.هر هفته شرایط وضیعت شما و خودم را مطالعه میکنم که قد و وزنت و تکاملت در چه مرحله ای هست.جالبیش به این هستش که با اینکه فرزند دوم مایی ولی ما مثل فرزند اولمون و گاهی بیشتر ..... از خودمون ذوق و شوق برای شناخت شما نشون میدیم و تصورات زیبا داریم.حتی برای خرید لوازم سیسمونی آرمان تقریبا 2 ماه و نیم جلوتر اقدام کردیم و عجله ای نداشتیم ولی سر تو هیجانمون بیشتره.گرچه خیلی از لوازم اصلی آرمان کاملا سالم و نو هستش و بخاطر انتخاب رنگ میانه بین دختر و پسر بودن به کار شما هم حتما میاد اما باید یک سری چیزها مخصوص خودت بخریم که اگه پیش از عید باشه بهتره که...
28 بهمن 1392

اولین های جوانه تازه

اطلاع از وجود جوانه تازه در.....سه شنبه 23 مهر 92 شب عید قربان   اولین شخص مطلع از وجودت بعد از مامان.....پدر مهربونت   اولین جشن کوچیک خانوادگی به افتخار جوانه....شام در رستوران خانه کوچک   اولین سفر مامان به همراه جوانه اش البته بدون پدر....سه شنبه 30 مهر تا 2 آبان 92 به مشهد   اولین مراجعه به پزشک زنان.....دوشنبه 6 آبان 92   اولین هزینه مالی برای جوانه تازه....پرداخت هزینه آزمایش تست بارداری به مبلغ 16.500 تومان. اولین سونوگرافی جوانه تازه در تاریخ 15 آبان ماه 92 زمانی که فقط 7 هفته و 4 روز داشت انجام شد. اولین احساس از تکانهای ظریف جوانه تازه اوا...
24 بهمن 1392