سلطان قلبم باران جانسلطان قلبم باران جان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
عزیز دلم آرمان جانعزیز دلم آرمان جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

سلطان قلب ها

باران

مي توان در قاب خيس پنجره چك چك آواز باران را شنيد مي توان دلتنگي يك ابر را در بلور قطره ها بر شيشه ديد مي توان لبريز شد از قطره ها مهربان و بي ريا و ساده بود مي توان با واژه هاي تازه تر مثل ابري شعر باران را سرود مي توان در زير باران گام زد لحظه هاي تازه اي آغاز كرد پاك شد در چشمه هاي آسمان زير باران تا خدا پرواز كرد امسال به لطف خدا رحمت آسمانی چند روزیه که در هوای شهرهای کشورمون جاری هستش از جمله در تهران.برعکس سال پیش که خشکسالی داشتیم و بارش باران و برف خیلی خیلی در شهرمون کم بود اما امسال از همین مهرماه بارش باران و خنکی هوا آغاز شده و به امید خدا ادامه پیدا کنه.امسال با بارش باران...
30 مهر 1393

شعرهایی که این روزها برای گل دخترم می خونم

اینها شعرهایی هستش که این روزها برای باران می خونم.اینها را خودم خیلی دوست دارم.دو شعر لالایی و عروسک خوشگل من را برای آرمان هم می خوندم فقط تو شعر عروسک خوشگل من بجای دختر ناز خوب من می گفتم پسر ناز خوب من.فکر میکنم باران هم از اینها خوشش میاد و تازگی میبینم که وقتی براش اونها را می خونم اون هم شروع به حرف زدن با صدای خودش میکنه و احساس می کنم می خواد با من اونها را با زبان کودکی خودش بخونه.این شعرها را وقتی اون سر حاله یا تو حموم یا موقعی که داره آماده برای خواب میشه یا موقع پوشک عوض کردن براش میخونم.   جوجه جوجه طلائی جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی ...
10 شهريور 1393
1