سلطان قلبم باران جانسلطان قلبم باران جان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره
عزیز دلم آرمان جانعزیز دلم آرمان جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

سلطان قلب ها

تصمیم برای خرید لوازم مورد نیاز (نمایشگاه کیتکس بهمن ماه 92)

سلام جوجوی من از روزی که متوجه جنسیتت شدیم با پدر تصمیم گرفتیم برای خرید لوازمی که نیاز داری قبل از عید خودمون را آماده کنیم.چون تبلیغات نمایشگاه کیتکس را دیده بودم با هماهنگی با پدر قرار بود 5 شنبه بریم که هم آرمان برنامه پنگول را که زنده در اونجا اجرا میشه را ببینه و هم ما خریدی کرده باشیم.متاسفانه پدر کاری براش پیش اومد و 5 شنبه به جمعه موکول شد.صبح جمعه هم که قول برف بازی را به ارمان داده بودیم و بعد از ناهار کمی استراحت کردیم و راهی بازار مبل ایران 3 شدیم.مسیر خیلی شلوغ بود و مردم از حالا در تدارک خرید عید نورورز هستند.یک ساعتی در راه بودیم و وقتی رسیدیم متوجه شدیم پنگول ساعت 1.30 اومده و تا 3 برنامه داشته و رفته و ما 5 رسی...
19 بهمن 1392

دختر نازم چشم انتظارتم

سلام  فرشته کوچولوی  مامان خوبی نازم.درست در نیمه راه هستیم.دیروز هم با ورود به هفته بیستم بارداری سونوگرافی را انجام دادم.هوا فوق العاده سرد و برف مختصری هم اومده بود و داشت پوره های ریز برف خودش را برای زیبا کردن هرچه بیشتر روز من بر روی سرم میریخت.سونو انجام شد.همه چیز خدا را شکر خوب بود.دکتر اندازه دور سر و بررسی ستون فقرات و مشاهده اندامهای مختلف را انجام داد.کف پا ...هر دو دست که مشت بود....صورتت از روبرو که فقط خود دکتر خوب تشخیص میداد و گفت چونت باریکه و شبیه من نیستی.....صدای ضربان قلب....شکل کلی بدنت را و ستون فقراتت همه را بهم نشون داد و بدونه اینکه من ازش سوال کنم خبر دختر بودنت را بهم داد. ...
14 بهمن 1392

سفر ما در هفته 18 و 19 بارداری

سلام جوجو مامان روزها داره یکی بعد از دیگری به سرعت می گذره.اما ماجرای سفر 8 روزه ما..... آلان که دارم این مطلب را برات می نویسم دقیقا در هفته 19 و 6 روزگی هستیم.فردا وارد نیمه راه خواهیم شد و هنوز مدت زیادی و  روزهای کمابیش سختی در انتظارمونه.اما ماجرا سفر اینطور رقم خورد که من و پدر با پیش فرض  اینکه تا مدتها بعد از به دنیا آمدن شما مسافرت کنسل هستش  و اینکه به تجدید قوا برای ورود شما نیاز بود تصمیم گرفتیم که به این سفر بریم.البته من کمی نگران بودم و با پرس و جو از دکتر و بررسی وضعیت خودم درست در روزهای پایانی دی بماه 92 برای رفتن مهیا شدیم.آرمان مدتها بود که از ماجرای سفر خبر داشت و کلی در موردش سوال میکرد....
11 بهمن 1392

آغاز هفته 17 بارداری

آغاز هفته 17 بارداری:   سلام جوجو مامان آلان باید از یک جوجه بزرگتر باشی.ورودت به هفته 17 مبارک باشه.از هفته پیش تکونهات محسوستر شده و البته باید بگم که تقریبا از اوایل دی ماه حرکاتت را به شکل ضربان زدن در بخشی از درون شکمم حس میکردم و آلان واضحتر شده.خیلی بزرگتر شدی و این کاملا در ظاهرم مشخصه.از هفته پیش خبر وجودیت را به آرمان دادم و اون اولش باورش نمیشد.تا اون موقع بهش نگفته بودم تا انتظار ورودت اذیتش نکنه ولی چون در ظاهرم خودنمایی کردی و دوم بخاطر جلوگیری از بعضی از شیطنتهای بچگانش که ممکن بود بهت آسیب بزنه بهش گفتم تا بیشتر مواظب باشه.آرمان تا کمی به شکمم فشار میاره بخاطر بعضی از بازیهای بچگانش زود...
23 دی 1392

وضعیت من در روزهای ابتدایی دی 92

  سلام جوجو من خوبی عزیزم؟ آلان که دارم این مطلب را می نویسم دارم وارد هفته 15 میشم.دکترم قبلی خودم را از بین دو دکتری که مدتی پیششون ویزیت میشدم انتخاب کردم و تا حالا 3 بار پیشش رفتم.خدا را شکر مشکل خاصی ندارم.مشکل کم خوابیم کم کم داره بهتر میشه.2 روز هستش که مکمل Multi Prenatal  را دارم مصرف میکنم.14 دی هم باید برای غربالگری هفته 16 به آزمایشگاه مراجعه کنم.کم کم داری در ظاهرم خودنمایی میکنی و تعدادی از آشنایان و همکارام متوجه شدند که البته یواش یواش خودم بهشون گفتم.تو مصرف چربی و نمک تا میتونم مراعات میکنم ولی دیگه پیش دکتر تغذیه نرفتم و برنامش را ادامه ندادم.پدر هم با دیدن تغییرات من هیجان زده است و کم ک...
6 دی 1392

گزارش سونو NT جوانه تازه ام

سلام لیمو شیرین من حالا چرا لیمو شیرین؟چون فکر کنم تو در این مرحله قد یک لیمو شیرین هستی. سه شنبه 92/9/19 باید برای سونو NT مراجعه میکردم.سونو NT تو سه ماهه اول انجام میشه و باید در موعد معین خودش باشه تا نتیجه درست در بیاد.بعد از نیم ساعت انتظار نوبتم شد.اقای دکتر شروع کرد به سونو که دید جنین باید جهتش تغییر کنه.ازم پرسید صبحانه خوردم که گفتم خوردم.گفت باید چیزی بخورم و  در این مدت میره یک سونو دیگه در کانتر بغل انجام بده به امید اینکه جنین برگرده تا بتونه دقیق بررسیش کنه.من هم شیر پاکتی و کیک یزدی برده بودم ...اونها را خوردم و منتظر آقای دکتر.وقتی دکتر اومد دید بازم جنین همون وضعیت هستش فقط پاهاشو کمی باز و بسته...
3 دی 1392

وضعیت من در روزهای ابتدایی آذر 92

سلام جوانه تازه من آلان که دارم این مطلب را می نویسم در 10 هفته و 5 روزه هستی.هنوز بین دو دکتری که دارم یکی را قطعی انتخاب نکردم و باز این ماه را با نظر دوتاشون میگذرونم.وضعیت حال و احوالم بهتره و فعلا هیچ مکملی مصرف نمیکنم.ازمایشات لازم را دادم که امروز با جوابها میرم پیش دکتر قبلیم.امروز صدای قلب جنین را گوش میده و قراره آزمایشات غربالگری مورد نیاز را برام بنویسه.شاید نیاز باشه آزمایش ادرارم دوباره انجام بشه.بقیه آزمایشاتم خوب بوده.فقط نگرانم اضافه وزنم هستم که برای جلوگیری از اضافه وزن و مبتلا نشدن به پرفشاری بارداری رفتم پیش دکتر تغذیه.از ابتدا بارداری تو مصرف نمک و روغن و شکر و قند خیلی ملاحظه کردم و زمانی که هوا...
6 آذر 1392

اولین دیدار با جوانه تازه

١٥ آبان 92 یکدفعه تصمیم گرفتم برم و سونوگرافی که دکتر برام نوشته بود را بدم تا خیالم را راحت کنم.این اولین دیدار من از جوانه تازه در وجودم هستش که با شنیدن صدای قلبش شادی من افزونتر شد.خدا پشت و پناهت باشه جوانه من. جوانه تازه در زمان سونوگرافی 7 هفته و 4 روز داشت این پست در تاریخ 21 آبان 92 نوشته شده. ...
21 آبان 1392