شعرهایی که این روزها برای گل دخترم می خونم
اینها شعرهایی هستش که این روزها برای باران می خونم.اینها را خودم خیلی دوست دارم.دو شعر لالایی و عروسک خوشگل من را برای آرمان هم می خوندم فقط تو شعر عروسک خوشگل من بجای دختر ناز خوب من می گفتم پسر ناز خوب من.فکر میکنم باران هم از اینها خوشش میاد و تازگی میبینم که وقتی براش اونها را می خونم اون هم شروع به حرف زدن با صدای خودش میکنه و احساس می کنم می خواد با من اونها را با زبان کودکی خودش بخونه.این شعرها را وقتی اون سر حاله یا تو حموم یا موقعی که داره آماده برای خواب میشه یا موقع پوشک عوض کردن براش میخونم.
جوجه جوجه طلائی
جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی
تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی
گفتا جایم تنگ بود دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت نه کس ز من خبر داشت
دادم به خود یک تکان مثل رستم قهرمان
تخم خود را شکستم اینجوری بیرون جستم
عروسک خوشگل من
عروسک خوشگل من بشین کنار دل من
شب شد لالا کن شب شد لالا کن
دختر ناز خوب من نازنین محبوب من
شب شد لالا کن شب شد لالا کن
سر شبی عروسک من تو دل مامان و باباش
خودشو جا می کنه میره لالا می کنه
نه دیگه گریه می کنه نه دیگه زاری می کنه
نه مثل بچه های بد داد و غوغا می کنه
نه دیگه گریه میکنه نه دیگه زاری میکنه
نه مثل بچه های بد داد و غوغا می کنه
خونه مادر بزرگه
خونه مادر بزرگه هزارتا قصه داره
خونه مادربزرگه شادی و غصه داره
خونه مادر بزرگه حرفهای تازه داره
خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه داره
کنار خونه ما همیشه سبزه زاره
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه شادی میاد تو خونه
خوشبختی از رو دیوار سر میکشه تو خونه
خونه مادر بزرگه هزارتا قصه داره
خونه مادربزرگه شادی و غصه داره
خونه مادر بزرگه حرفهای تازه داره
خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه داره
لالایی
لا لالایی گل لالا
مهتاب اومده بالا موقع خواب حالا
لا لالایی گل نی نی
خوابهای خوب ببینی
روی ابرها بشینی
لا ل لا لالالا لا ل لا لالالا لا ل لا
لا ل لا لالالا لا ل لا لالالا لا ل لا
مامان خوبت پیشت می مونه
قصه می خونه دونه به دونه دونه به دونه
لا لالایی گل لالا
مهتاب اومده بالا موقع خواب حالا
لا لالایی گل نی نی
خوابهای خوب ببینی